کلبـــــــــه تنهـــــــــــــــــایی!!!

(درانتهای نگاهت کلبه ای برای خویش خواهم ساخت تا مبادا در لحظات تنهایی ات با خود بگویی از دل برود هر آنکه از دیده برفت.)(هر گونه کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.)

بوی عشــــــــــــق

داشتم می رفتم که با همه چیزخداحافظی کنم .

داشتم می رفتم تا از این دنیا با تمام نیرنگ ها بدیهاو پستی هایش فرار کنم .

گمان نمی کردم چشمی در جستجوی من باشد . در راهی بودم که

از انتهایش خبر نداشتم و هر چه بیشتر پیش می رفتم .

بیشتر رنج می بردم

از همه چیز دل بریده بودم .در انتظار مردن لحظه ها را سپری

می کردم

دیگر حتی افتادن برگ درختان هم مرا ناراحت نمی کرد .

دلم از سنگ شده بود وجودم سرد سرد . تنها برای خاک زنده بودم .

من در نظر درختان ، گلها و زلالی چشمه ها مرده بودم . من با زندگی

لج کرده بودم و زندگی هم به عکس العملهای من می خندید .

حاضر نبودم که ببینم در زندگی شکست خورده ام .

تمام حرفها و اشکهایم را پشت غرورم پنهان کرده بودم .

نمی خواستم که کسی برایم گریه کند . من تصور می کردم راهی برای

بازگشت وجود ندارد .

از سراسر وجودم غرور می جوشید ، که از بازگشتم خودداری می کردم .

تا اینکه درراه بوی گلی نظرم را جلب کرد .

باد موسیقی زندگی را می نواخت و من با گلها می رقصیدم .

دیگر واژه زندگی برایم زیبا بود.

و حالا زنده ام که زندگی کنم و با شما دوستان باشم........



نظرات شما عزیزان:

شوریده
ساعت8:45---10 اسفند 1390
سلام مطالب خوبی بود. 5 - 6 اولی را خواندم.
موفق باشید.
یا حق.


آی آدم ها
ساعت1:04---10 اسفند 1390


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:بوی عشق,رمانتیک ترین,جملات عاشقانه,زیباترین وبلاگ, ] [ 23:21 ] [ ایــزدمهــــــــــــــــر ]

[ ]